سید حمید رضا حسینی

ساخت وبلاگ

با شیر آهویی که مقابل نشسته بود
در انتظار غرش قاتل نشسته بود
در بطن قلعه قلب عزا دار لشکرم
در انتظار حمله ی باِبل نشسته بود
وقتی ز نور روز چو باران حیا نکرد
خورشید من چو کشتی در گل نشته بود
در تیر رس برابر صیاد ماهری
آسوده چون کبوتر غافل نشسته بود
دنبال گرگ بره ی ما همیشه بود
چوپان ما به دفاع باطل نشسته بود
از دید من که واجب عینیست حکم عشق
فتوای ما به صدر رسائل نشسته بود
شاید نماز عشق به قلبم اثر نکرد
وقتی که رو به قبله و مایل نشسته بود
اصلا محاسبات دلم اشتباه بود
بی راه حل به حل مسائل نشسته بود


سید حمید رضا حسینی

بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 225 تاريخ : يکشنبه 28 مرداد 1397 ساعت: 23:30